به گزارش مجله خبری نگار،“ما همان کاری را میکنیم که بارها انجام میدهیم یا به عبارت بهتر، کاری را انجام میدهیم که برایمان عادت شده. بنابراین، برتری یک عمل نیست، بلکه یک عادت است. ”
تفاوت بین رهبران خوب و رهبران بزرگ، عادات آنها است. در اینجا برخی از رفتارهایی وجود دارند که میتوانند شما را به رهبری بهتر تبدیل کنند.
مرکز مدیریت و سازمان اثربخشی (CMOE) نشان داد که به طور متوسط رهبران پنج ساعت از روزشان را صرف تماسهای ایمیلی و تلفنی میکنند.
در کنار وقفههای روزانه، پیشرفت در پروژههای حیاتی به شدت میتواند دشوار باشد.
Joan Gurvis در کتاب نحوه پیدا کردن تعادل خود توصیه میکند که به جای انجام چندین کار، از تکنیکی به نام “تغییر کانال” استفاده کنید:
به جای اینکه در آن واحد چندین کار را انجام دهید، تمرکز و توجه تان را به یک فعالیت خاص اختصاص دهید و پس از اتمام آن به سراغ فعالیت و یا کار بعدی بروید، این روش باعث میشود روی همه کارها تمرکز کنید و هر چیزی را به بهترین نحو انجام دهید.
تلاش برای اینکه انجام همه کارها توسط خودتان باشد، یک کاستی برای یک رهبر بهتر بودن است. اهمیت انتخاب نماینده برای خود دلایل بسیار زیادی دارد.
شاید شما فردی کمال گرا هستید که با انجام تمام کارها توسط خودش احساس راحتی میکند و یا اینکه احساس میکنید کار خودتان خیلی بهتر از کار کارمندان تان است.
یک رهبر بزرگ میداند که مهمترین وظیفه او رشد و ترقی دیگران است. او به کارمندانش یاد میدهد که چگونه فکر کنند و سوالهای درست بپرسند.
این مهارتی است که در بسیاری از سازمانها توسعه یافته است. اگر یک رهبر و مدیر خوب نمایندهای نداشته باشد، کارمندانش یاد نمیگیرند که رشد کنند، به دنبال این شرایط سازمان نیز رشد نمیکند.
اگرچه ایمیل برای ارتباط درون سازمانی عالی است، اما رهبران کارآمد ارزش صحبت کردن رو در رو با کارمندانشان را درک میکنند.
یکی از بهترین راهها برای فهمیدن فعالیتها و کارهای در حال انجام این است نه فقط مدیران بلکه با پذیرش، منشی و اعضای تیم تان صحبت کنید. با این کار مشکلات و فرصتهایی را کشف خواهید کرد که ممکن است هرگز یاد نگرفته باشید.
وقتی که شما از افراد میپرسید که وضعیت کاریشان چگونه است، چه کار میکنند و برای بهتر شدن شرایط چه چیزی را پیشنهاد میدهند، نه تنها اطلاعاتی مفید دریافت میکنید و در جریان کارها قرار میگیرید، بلکه این کار رابطه بین شما و افراد شرکت را بهبود میبخشد.
ریچارد برانسون میگوید رهبران باید بیش از آنکه حرف میزنند گوش کنند، زیرا از این طریق میفهمند که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.
رهبران بزرگ یاد میگیرند که به متن و محتوا گوش دهند، منظور ما از گوش دادن، گوش دادنی عمیق است. منظور از گوش دادن عمیق، وقتی است که در حال صحبت هستیم و به حرفهایی که میزند بدون تلاش برای قضاوت او و یا کنترل گفتگو، گوش میکنیم.
ما به فرضیات خود اجازه میدهیم نه تنها چیزی که گفته میشود را بشنوند، بلکه احساسات، انگیزهها، نیازها و اهداف گوینده را نیز درک کنیم.
این نوع گوش دادن اعتماد و احترام را به وجود میآورد و موجب تبادل اطلاعاتی میشود که شما برای گرفتن تصمیمهای خوب به آن نیاز دارید.
بهترین سازمان ها، آنهایی هستند که اولین کارها را به بهترین نحو انجام میدهند. یک رهبر بزرگ همیشه به دنبال ایده بزرگ بعدی است، ایدهای که باعث بهبود کارایی عملیات فعلی یا بهبود محصول میشود.
رهبر بزرگ کسی است که از اعضای تیمش ایدههای جدید میخواهد، کسی که از حمایت تیمش برای بیان و اجرای ایده هایشان نمیترسد، اعضای تیم این رهبر نوآوریهای قابل توجهی را به وجود خواهند آورد.
تمرین و توسعه این عادتها به مراتب از بقیه کارها راحتتر است. هدف اصلی بهبود مسیر رهبری شماست و با تمرین این عادتها و صرف زمان میتوانید همان رهبری باشید که میخواهید.
منبع:آلامتو